روایتگری و مشاهده در موزهها و مراکز علمی، مهمترین و تاثیرگذارترین عناصر در یادگیری هستند و کمک میکنند در قالب روایتی جذاب، با تمرکز بر مشاهده و تجربه شخصی اطلاعاتی را فرا بگیرید که شاید در حالت عادی هیچوقت فرصت مطالعه و مکاشفه دربارهاش را نداشتهاید. از میان موزههای علمی جهان، موزه تاریخ طبیعی پاریس فرانسه از معروفترین و جذابترین موزههای علمی جهان است. از آنجا که ۱۲اسفند امسال، دهمین سالی است که روز جهانی حیات وحش به پیشنهاد سازمان ملل به تقویم جهانی اضافه شده در این گزارش به تجربه سفری چند ساعته به این موزه پرداختیم؛ سفری که در حقیقت، بازگشت به ۵۴۰ میلیون سال پیش است. سفری به دوران دایناسورها، ماموتها و گونههای مختلف حیاتوحش که تا امروز تغییرات زیادی کردهاند؛ برخی از میان رفته و برخی تحول پیدا کردهاند و با شکلهایی تکاملیافته امروز در کنار ما و روی سیاره زمین زندگی میکنند.
موزه تاریخ طبیعی پاریس در سال ۱۷۹۳ راهاندازی شده است. این موزه با ۲۵۰۰ متر زیربنا هفت بخش علمی دارد که شامل تاریخ زمین، محیطزیست و مدیریت تنوع زیستی، گونههای آبزی، سیستماتیک و تکامل، تنظیم و توسعه مولکولی، طبیعت و جوامع پیش از تاریخ میشود. باغ گیاهشناسی، باغجانورشناسی و موزه انسان از دیگر بخشهای این موزه به حساب میآید. قرار گرفتن هرکدام از گونههای حیاتوحش در این موزه، فرصتی است برای این که افراد بتوانند اهمیت تنوع زیستی را درک کنند و بدانند چرا وجود هر یک از گونهها در طبیعت اهمیت دارد، علت تغییر و تحولات ظاهری و انقراض گونهها چه چیزهایی بوده است و در نهایت نوع زندگی ما چطور باعث اختلال در حیات جانوران میشود.
اینجا فقط یک موزه نیست
برخلاف تصور خیلیها موزه تاریخ طبیعی فقط موزهای نیست که چند کارشناس داشته باشد و مردم از اشیای در حال نگهداری آن بازدید کنند. این موزه، نوعی مرکز پژوهشیآموزشی به حساب میآید که حدود ۶۰۰پژوهشگر در آن مشغول تحقیق و کار هستند. مقالههای زیادی در این مرکز نوشته و منتشر میشود و هرکدام مرجع کار بسیاری از محققان جهان قرار میگیرد.
استخوان هایی برای روایت داستان حیات
بیش از شش میلیون فسیل در بخشهای مختلف این موزه وجود دارد اما جالب است بدانید که همه آنها در معرض نمایش قرار نگرفتهاند بلکه فقط آنهایی انتخاب شدهاند که بتوان بر اساس آن، داستان تغییرات و تکامل جانوران را روایت کرد. برای آن که قصه انقراضها، تغییرات و تکوین گونههای جدید قابلفهمتر و جذابتر باشد، محققان این موزه بخشهایی از اسکلتهایی را که کامل نبودند با گچ ساختهاند و این مسأله کمک زیادی کرده تا بازدیدکنندگان بتوانند درک دستی از ابعاد حیوانات منقرض شده داشته باشند، چون در غیر این صورت فقط باید استخوانهای یافته شده در معرض تماشا قرار میگرفت و نمیتوانست به اندازه یک اسکلت کامل، تاثیرگذار باشد.
شباهت ها و تفاوت ها کلید درک تنوع زیستی
تصورش سخت است روی همین زمینی که امروز من و شما راه میرویم، روزی دایناسورهای غولپیکر و متنوع زندگی میکردند و حالا تنها چیزی که از آنها برایمان مانده استخوانها و اسکلتهایی است که در این موزه کنار هم قرار گرفتهاند. در طبقه اول ساختمان موزه تاریخ طبیعی پاریس یعنی گالری دیرینه شناسی و آناتومی تطبیقی(Galleries of Paleontology and Comparative Anatomy)، آنچه در نگاه اول شما را میخکوب میکند، عظمت اسکلتهای دایناسورهاست، بخشی بسیار پرطرفدار که فرصت تماشای بازماندههایی از دایناسورها را به شما میدهد. این استخوانهای عظیم روزی درون بدن بزرگترین حیوانات سیاره ما قرار داشتهاند. جذابیت این فسیلها زمانی تکمیل میشود که بتوانید اسکلتهای گونههای دیگر حیوانات ـــ چه آنها که منقرض شدهاند و چه آنها که هنوز زندهاند ـــ را در کنار هم ببینید. این کار کمک میکند تا بتوانید اسکلت گونههای مختلف را با هم مقایسه کنید و به تفاوتها و شباهتهای آنها بیشتر پیببرید. خزندهها، آبزیان، پستانداران، پرندگان، اسکلت همه این گونهها میتواند اطلاعات زیادی درباره نوع زندگی آنها بدهد. یعنی بدون آن که آموزشی به شما داده شود و فقط با تماشا کردن این اسکلتها میتوانید نکات جالبی درباره هرکدام از گونهها به دست آورید.
از شکل ظاهری تا اندام های داخلی
مقایسه اسکلتها درک عمومی خوبی نسبت به سیر تکاملی حیوانات به ما میدهد اما تماشای معده یک ماهی و مقایسه آن با معده خزندهها و پستانداران چیزی است که بهجز تحصیل در رشته زیستشناسی جانوری با هیچ روش دیگری نمیتوانستید تجربهاش کنید. موزه تاریخ طبیعی پاریس فرصتی فراهم میکند تا گونههای مختلف حیاتوحش را براساس اندامهایشان ببینید و بشناسید. در این بخش وقتی توانستم شباهت قلب پرندهها و پستانداران را ببینم و وقتی سعی کردم تفاوتهای شُش گونه های مختلف را با هم مقایسه کنم، احساس کردم اطلاعات بیشتری از خواندن یک کتاب زیستشناسی به دست آوردم اطلاعاتی که با تماشا کردن و گوش دادن به قصه تحولات حیوانات ساکن زمین به دست آمده و نه با حفظ کردن اسامی حیوانات و تماشای عکسهایشان. برخی از اسکلتهای درون موزه دیرینهشناسی در نگاه اول به شکل دایناسور بودند اما وقتی به توضیح مختصری که در پایین اسکلت نصب شده بود نگاه انداختم، متوجه شدم مقابل اسکلت یک نهنگ ایستادهام، نهنگی که اسلکتش بسیار شبیه دایناسورها بود و این جزئیات شوکهکننده، سرنخهایی از تحول و تکامل حیوانات مختلف را در خود داشت.
ما تنها ساکنان زمین نبوده و نیستیم
مریم ملی – گروه دانش و سلامت
کمترین فایده تماشای حیواناتی که پیش از ما در این سیاره میزیسته اند و دیدن گونه هایی که هماکنون در جنگلها و بیابانهای زمین در همسایگی ما زندگی میکنند، این است که بدانیم محیطی که در آن زندگی میکنیم، جاده میسازیم، جنگلهایش را سهوی یا عمدی به آتش میکشیم، رودخانه هایش را با سدسازی بیرویه به خشکی میرسانیم، فقط به ما تعلق ندارد. کمشدن تعداد هرکدام از گونههای حیات وحش بر اثر تصمیماتی که ما میگیریم بر تعادل این محیط تاثیر میگذارد و پیامدهای زیادی را در پی دارد. دیدن سیر تغییر و تحول و انقراضهایی که طی سالیان دراز در طبیعت رخ داده، اگر گوش شنوا و چشم بینا داشته باشیم، تلنگری است برای آن که بیشتر به حیوانات، گیاهان و محیط زیستمان توجه کنیم و خود را در قبالش مسئول بدانیم. امروز که این متن را مینویسم، خبری منتشر شده مبنی بر این که قرار است پیروز، توله یوز ایرانی که ۹ اسفند۱۴۰۱ از دنیا رفت، تاکسیدرمی شده و به یکی از موزههای حیات وحش کشور منتقل شود. یوزی که تولد و مرگش هرکدام به نوعی توجه مردم و رسانهها را به خود جلب کرد و باعث شد مردم با علاقهای که در دلشان ایجاد شد، درک بهتری از اهمیت حفظ گونههای مختلف حیات وحش پیدا کنند، دربارهاش مطالبه داشته باشند، پرسشگر باشند و تغییر را از خود شروع کنند.
روزنامه جام جم