به گزارش آژانس خبری ریحان؛به نقل از “ورزش سه”، به نظر میرسد که کروس از تصمیمش برای بازنشستگی کاملا راضی است. شاید کسی فکر کند که او دچار تردید شده است اما واقعیت این است که او هنوز محکم روی تصمیمش ایستاده است و باور دارد که هیچ راه برگشتی وجود ندارد، حتی اگر هواداران رئال مادرید در خیابان به او التماس کنند یا پسرش رویای بازگشت او را در سر داشته باشد.
روزنامه مارکا به تازگی گفتوگویی مفصل با این ستاره سابق رئال مادرید و تیم ملی آلمان انجام داده است که بخشهای جذابش را در زیر با هم میخوانیم.
– سه ماه اخیر زندگی تونی کروس پس از ترک فوتبال چطور بوده است؟ آیا دلت تنگ شده است؟
کروس: همه چیز عالی است. من خوشحال هستم، هرچند زندگی حالا متفاوت است. اما حال من خوب است و به اندازه قبل خوشحال هستم. پروژههای متفاوتی دارم و زندگی را خیلی خوب پیش میبرم.
– احساس فرزندان و همسرت از این که در زمین فوتبال نیستی چیست؟
کروس: پسر بزرگترم کمی با این موضوع مشکل دارد چون عادت داشت که همیشه بابا را در زمین ببیند و به ورزشگاه برود. اما آنها هم خوشحال هستند چون من بیشتر در خانه هستم و کمتر سفر میکنم و همه ما از این اتفاق لذت میبریم. اطمینان دارم که پسرم هم به این وضعیت عادت خواهد کرد. برای مثال، دخترم خیلی خوشحال است. او بسیار ذوق دارد و هیچ لحظهای را از دست نمیدهد. پسرم هم با شرایط کنار خواهد آمد. همه به زندگی جدید که خیلی سریع پیش میرود عادت میکنند. همه خوشحال هستیم و اول از همه خودم.
– خبر دادن درباره تصمیم خداحافظی به چه کسی سختتر بود؟ خانواده یا فلورنتینو پرز یا کارلو آنچلوتی؟
کروس: حقیقت این است که گفتن موضوع به همسرم سخت نبود چون این تصمیم مشترک بین هر دوی ما بود. این تصمیم در خانه باعث غافلگیری نشد چون ما چند ماهی درباره موضوع حرف میزدیم. همسرم از اینکه من را بیشتر در خانه در کنارش داشته باشد خوشحال بود. گفتن این موضوع به پسر بزرگترم سختتر بود چون میدانستم که چقدر از تماشای من در تلویزیون و در ورزشگاه لذت میبرد. او چیزهای بسیاری را تجربه کرد و در چهار فینال لیگ قهرمانان حضور داشت و به عنوان یک بچه هرگز آن را فراموش نخواهد کرد! گفتنش به پسرم خیلی سخت بود…
و برای من دادن این خبر به کارلتو هم سخت بود چون او انتظار داشت که من بمانم و ما رابطه بسیار خوبی هم با یکدیگر داریم. او اولین مربی من در رئال مادرید بود و گفتنش به او اصلا آسان نبود اما در نهایت هر چیزی در زندگی یک پایانی دارد.
– چطور این خبر را به او گفتی؟
کروس: اصلا آسان نبود. من میدانستم که او عصبانی نخواهد شد اما کمی ناراحت میشود. لحظات آسانی برای من هم نبود چون اتفاقی بسیار خاص در آستانه تمام شدن بود. سعی کردم لحظه خوب و آسانی را انتخاب کنم. خوش شانس بودم که ما با اختلاف قابل توجه قهرمان لالیگا شدیم و من با خودم گفتم حالا! چون بازه زمانی بسیار خوبی بین پایان رقابتهای لالیگا و فینال لیگ قهرمانان وجود داشت. شاید اگر ما همچنان در حال بازی در لالیگا بودیم سختتر میشد چون من دوست نداشتم که این موضوع برای دیگران بالاتر از هیچ موضوع دیگری قرار بگیرد.
– و چطور به هم تیمیهایت گفتی؟
کروس: این کار را یک به یک انجام دادم چون برای مدت کوتاهی با بعضی از آنها در ارتباط بودم و بعضی از آنها را برای مدتی طولانیتر میشناختم و رابطه نزدیکتری با آنها داشتم. میخواستم که شخصاً به همه خبر را بدهم. اما این کار را به یک باره انجام ندادم. دوست نداشتم خبر اول در رسانه و روزنامهها درز کند و این کار را در عرض یک یا دو روز انجام دادم. به بعضی از افراد پیش از منتشر شدن خبر اطلاع دادم چون حقم بود که هر وقت دوست دارم این خبر منتشر شود. شرایط با باشگاه هم به همین شکل بود. به آنها گفتم و آنها به من گفتند که هر وقت دوست دارم خبر را اعلام کنم. خوشبختانه هیچ خبری زودتر منتشر نشد که صادقانه باید بگویم باعث تعجبم بود.
– آنها سعی نکردند نظرت را عوض کنند؟
کروس: نکته خوب این بود که همه در طول این ۱۰ سال من را شناخته بودند. آنها میدانستند که اگر تصمیمی بگیرم هیچ راه برگشتی وجود ندارد. آنچلوتی به من گفت: تو آلمانی هستی و هیچ کاری نیست که من بتوانم بکنم، درست است؟ آنها سعی کردند متقاعدم کنند اما میدانستند که این اتفاق رخ نخواهد داد. من برایشان توضیح دادم که چند ماه به این تصمیم فکر کرده بودم و قرار نیست تغییرش دهم. صحبت خیلی خوبی داشتیم اما آسان نبود.
– فکر میکنی گرفتن این تصمیم باعث شد که جایگاهت بیشتر به یک اسطوره نزدیک شود؟
کروس: نمیدانم. این سوالی نیست که من بتوانم انجام دهم. به تصاویری که از روز خداحافظیام باقی مانده نگاه میکنم و تمام محبتی که در طول این سالها دریافت کردم را میبینم. فکر میکنم که هواداران متوجه شدند که منظور من از حرفهایم چیست. این چیزی است که در این روزها چندان عادی نیست. افراد بسیاری هستند که میگویند قرار است بازنشسته شوند و این کار را نمیکنند، به هر دلیلی که دارند. من انتقادی از آنها ندارم. هواداران متوجه شدند که تصمیم من قطعی است. شش سال پیش گفته بودم که در رئال بازنشسته خواهم شد و روی حرفم ماندم. اگر شما این کار را انجام دهید، هواداران تحسینتان میکنند و آنها دیده بودند که من واقعا عاشق رئال هستم. هواداران متوجه شدند که میتوانند روی حرف من حساب کنند.
– در فاصله سه ماه پس از جدایی تو، یکی از کارکنان باشگاه رئال مادرید به من گفت که تو قرار است تا آخر عمرت اینجا باشی. آیا عشقی که به این باشگاه داشتی تا این حد واضح بود؟
کروس: همه چیز برای من از همان دقیقه اول خاص بود. من در سالی به این باشگاه آمدم که رئال قهرمانی در لیگ قهرمانان را به دست آورده بود و این کار آسانی نبود. این تیم بدون من هم بسیار موفق بود و آسان نبود که ثابت کنم آنها به من نیاز دارند اما از همان لحظه اول نشانم دادند که واقعاً خواهان حضور من در این تیم هستند. من درباره همه صحبت میکنم. از باشگاه و کادر فنی تا هواداران. این باعث شد که اعتماد به نفس بیشتری داشته باشم و این حرفی است که همیشه در زندگی به آن عمل میکنم که همه چیز به بخشش و گرفتن از طرف مقابل بستگی دارد.
– به یاد داری که چطور به رئال مادرید پیوستی؟
کروس: به یاد دارم که وقتی در اردوی تیم ملی آلمان در جام جهانی بودم، کارلتو با من تماس گرفت و گفت: من تو را در رئال میخواهم. من به او گفتم: من هم همینطور اما شما تازه قهرمان لیگ قهرمانان شدید. مطمئن هستید؟ و او به من گفت که من را میخواهد و من قرار است باعث بهبود شرایط تیمش شوم. همین اعتماد به نفس زیادی پیش از آمدنم به من داد. شروع متفاوتی داشتم، با اولین جام در اولین بازی. لحظهای در این ۱۰ سال نبود که پشیمان باشم. اینطور نیست که شما بتوانید همیشه در اینجا بمانید. چون بالاخره زمانی میرسد که نمیخواهید ادامه دهید یا آنها قراردادتان را تمدید نمیکنند اما این اتفاق هرگز برای من رخ نداد. بهترین نکته رابطهای بود که هرگز تغییر نکرد و حتی در لحظات بد هم باشگاه تردیدی درباره عملکرد من نداشت.
– هرگز مشکلی پیش نیامد؟ همیشه همه چیز عالی بود؟
کروس: بله، جلسات صحبت درباره تمدید قرارداد پنج دقیقه طول میکشید، نه بیشتر.
– حقیقت را به ما بگو، به چند مهمانی شام تیمی رفتی؟
کروس: چند باری در طول چند سال اول رفتم چون بازیکن جدید بودم و دوست نداشتم توجهات را به خودم جلب کنم. اما پس از آن بازیکنان من را میشناختند و میدانستند که این کار من بیاحترامی نیست. مسئله فقط این بود که من دوست نداشتم شبها بیرون بروم. بعضی افراد دوست دارند و بعضی دیگر نه… به آنها گفتم: واقعا دوستتان دارم اما تنهایی به شام بروید. آنها درک کردند. در نهایت کار به جایی رسید که وقتی بحث مهمانی شام بود دیگر کسی به من چیزی نمیگفت چون میدانستند. که جوابم چیست. آنها هم تیمیهای بسیار خوبی بودند که من ۱۰ سال را در کنار آنها سپری کردم. بازیکنانی که اخیرا آمدند، مانند جود بلینگام و اورلین شوامنی و ادواردو کاماوینگا هم بسیار خوب هستند و ما در چند سال اخیر بهترین رختکن را داشتیم.
– وقتی فهمیدی امباپه قرار است بیاید، وسوسه نشدی که با او بازی کنی؟
کروس: نه. این تصمیم به یک بازیکن که قرار بود بیاید یا برود بستگی نداشت. این تصمیم من بود. میدانستم که امباپه میآید و از این بابت خوشحال بودم چون او قرار است به تیم کمک کند. او میتوانست دو سال قبل بیاید اما بالاخره اینجا است. در نهایت این موضوع و بازی کردن در کنار امباپه در این زمینه مهم نبود و تاثیری روی تصمیم من نداشت.
– دوست دارم از تو درباره فدریکو والورده بپرسم. رابطه تو با او از چه زمانی آغاز شد؟
کروس: فده از همان روز اول گفت که من همیشه اسطوره او بودم و دوست داشته باشید یا نه، این اتفاق باعث میشود که شما مراقب او باشید و سعی در کمک داشته باشید. من او را اولین بار در سال ۲۰۱۹ دیدم و متوجه شدم که بازیکن بسیار خوبی است. سبک بازی او را خیلی دوست داشتم. فده فوتبال را در خونش دارد. هر سال بیشتر بازی کرد و کاراکتر خوبش را حفظ کرد. افراد بسیاری این کاراکتر را از دست میدهند اما او اینطور نبود. او هنوز هم همانقدر آدم خوبی است، همیشه مشتاق یادگیری و کمک به دیگری است. این چیزی است که بیشتر از همه دربارهاش دوست دارم. من فده را به عنوان یک بازیکن و یک انسان دوست دارم. در زمینه فوتبال هم به او باور دارم و به همین دلیل شماره هشت را به او دادم چون فکر کردم که اتفاق خوبی برای او خواهد بود. حالا او در رئال مسئولیت زیادی را بر عهده دارد. همه چیز بستگی به خودش دارد و من فکر میکنم از پس این کار برمیآید. باشگاه و همه باید به او اعتماد به نفس بدهند.
– فکر میکنم انتخاب یک لحظه در رئال کار سختی باشد…
کروس: بله، سخت است اما روز خداحافظی تا همیشه در قلبم باقی خواهد ماند. در بازی با بتیس که قهرمان لالیگا شده بودیم و من احساس کردم که ۸۵ هزار نفر به ورزشگاه سانتیاگو برنابئو آمدند تا من را ببینند و خداحافظی کنند. این لحظه زیبایی بود… ساده اما صمیمانه. من هیچوقت فیلم این بازی را ندیدم اما تصاویری را دیدم و واقعا برایم تاثیرگذار است. حرفم این است که من جامهای زیادی به دست آوردم اما همیشه این لحظه را در قلبم حفظ میکنم.